قسمت بیستم قصه های هزار و یک شب
قسمت بیستم قصه های هزار و یک شب
شب شانزدهم: حکایت بانو و دو سگش
تعلیق در ماجراها و قصه ها، تاکتیکی است از طرف خالق اثر؛ تا با آن بتواند مخاطب را تا لحظه اخر بر قصه روایی خود میخکوب کند. خواه داستانی در کتاب باشد، خواه یک فیلم سینمایی. تعلیق یعنی نگه داشتن حس کنجکاوی مخاطب به مدت طولانی و لو ندادن زود هنگام آنچه که مخاطب در پی کشف آن است. هر چه هنر نویسنده در این تکنیک بالاتر باشد، هیجان و ایستایی مخاطب به پای محتوا بیشتر است.
قصه های هزار ویک شب پر از تعلیق است. این بماند که خود شهرزاد با همین تعلیق بخشی به شهریار شاه و نیمه کاره گذاشتن قصه ها، جان خود و صدها تن دیگر را نجات می دهد. اما در کنه داستان های این کتاب حس تعلیق موج می زند.
قسمت های مدیدی است که منتظریم بدانیم این خانه مرموز با دختران مجرد مرموز تر، آن دو سگ و غلامان سیاه؛ چه ماجرایی دارد؟ اما در این میان پا به پای قصه های گدایان و حمال و تجار نشسته ایم تا همه را بشنویم؛ بلکه در آخر بدانیم این خانه مرموز چون و چیست. این هنر تعلیق است.
در قسمت قبلی پادکست های هزار و یک شب، ماجرای پر فراز و نشیب گدای سوم و سر برآوردنش در این خانه را شنیدیم. نوبت به تجار رسید. اما خوب می دانیم که هارون الرشید و یارانش به لباس تجار در آمده اند. دختران تحت تاثیر ادب جعفر، یکی از همراهان هارون الرشید، همه را آزاد کردند.
فردایش در قصر، هارون الرشید تمام افراد آن خانه را فراخواند و پرده از هویت خود برداشت. حال نوبت به شنیدن قصه دخترکان رسیده است که اولینش را تحت عنوان حکایت دو بانو و سگش، در این پادکست از زبان راوی این مجموعه، ریحانه زارعی می شنوید.
عوامل تولید:
گوینده: ریحانه زارعی
صدابردار: علی اقبال
تدوینگر: رضا طریحی
تهیه شده در استودیو نت به نت
بر اساس کتاب قصه های هزار و یک شب
مطالب مرتبط
دیدگاه ها
ثبت دیدگاه جدید
قسمت بیستم قصه های هزار و یک شب
قسمت بیستم قصه های هزار و یک شب